سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زمستان 1385 - وجی وجی
  •   علی جون تولدت مبارک


  • نویسنده: رامین رضایی(یکشنبه 85/12/13 ساعت 7:5 عصر)

  • گل نوشته های شما( )

  •   پیامبر زرتشت که من خیلی دوستش دارم


  • نویسنده: رامین رضایی(پنج شنبه 85/12/10 ساعت 11:55 صبح)

  • گل نوشته های شما( )

  •   عشق
  • عشق ایستادن زیر باران و خیس شدن با هم نیست

    عشق ان است که یکی چتر شود و دیگری نفهمد که

    چرا خیس نشد 


    کاش آسمان حرف کویر را می فهمید و اشک خود را نثار گونهء خشک او می کرد

    کاش واژهء حقیقت آنقدر با لبها صمیمی بود که برای بیان کردنش نیازی به شهامت نبود

    کاش دلها آنقدر خالص بودند که دعاها قبل از پایین آمدن دستها مستجاب می شد

    کاش مهتاب با کوچه های تاریک شبا آشناتر بود

    کاش بهارآنقدر مهربانتر بود که باغ را به دست خزان نمی سپرد

    کاش فریاد آنقدر بی صدا بود که حرمت سکوت را نمی شکست

    کاش مرگ معنی عاطفه را می فهمید

    کاش چشمان ما سخاوت بیشتری داشت بشود از آنها راز عشقی را که قلبمان گواهی
    می دهد با

    نگاه تفسیر کرد

    کاش فلسفه زندگی اینقدر پیچیده نبود تا در باور آن اینگونه تجلیل نمی رفتیم



     
     

     



  • نویسنده: رامین رضایی(پنج شنبه 85/12/10 ساعت 11:41 صبح)

  • گل نوشته های شما( )

  •   دل نوشته
  • قلبم از آتش بود


                       

                                 سرد شد


           

                                    فسرد


         

                                  تو آمدی
                      

                                   ببین....

     

      

                   

                   سنگ را به آتش کشیده ای!!!!!!!!

    عشقبازی نکردی


    اما


    با عشق

    بازی

    چرا...

     

                            زاغارت

     

     با مغز هایی به وسعت هیچ

    به تحلیل ابدیت برخواستیم

    خدایی آفریدیم

    تا هیچمان را جاودانه کند

    هیچ ،پوچ گشت و

    خدا جاودانه



  • نویسنده: رامین رضایی(یکشنبه 85/11/29 ساعت 11:54 صبح)

  • گل نوشته های شما( )

  •   بهاره جون تولدت مبارک
  • تولدت مبارکتولدت مبارک ترتر

    1 اسفند ماه تولد بهاره جونم مبارک



  • نویسنده: رامین رضایی(یکشنبه 85/11/29 ساعت 11:41 صبح)

  • گل نوشته های شما( )

  •   ولن تاین مبارک
  •  

    کلمه ولنتاین در اصل به معنى فردى بود که نامش از جعبه مخصوص بیرون مى آمد و به عنوان محبوب برگزیده مى شد. این روند تا سال هاى ۱۵۰۰ میلادى ادامه داشت. حدود سال ۱۵۳۳ ولنتاین به قطعه کاغذ تا شده اى گفته مى شد که نام محبوب روى آن نوشته شده بود. پس از سال ۱۶۱۰ هدیه اى بود که به این فرد خاص داده مى شد و از سال ۱۸۲۴ به شعر، نامه یا قطعه ادبى بدل شد که براى محبوب نوشته مى شد. اگرچه ولنتاین هر سال روز ۱۴ فوریه جنش گرفته مى شود، اما اصل آن به جشن رومى ها به نام لوپرکالیا بازمى گردد که در ۱۵ فوریه برگزار مى شد. در این جشن حاصل خیزى و بارورى گرامى داشته مى شد. ارتش رومى ها در آن زمان کشورها را از لحاظ اجتماعى و طبیعى مورد تاخت و تاز قرار مى داد. هنگامى که رومى ها به فرانسه حمله کردند فستیوالى به راه انداختند که در آن پسران رومى نام دختران رومى را از یک گلدان بیرون مى کشیدند تا همسرشان شود و سپس آن جفت در روز فستیوال هدایایى ردوبدل مى کردند. این جشن مربوط به مشرکین بود بنابراین در سال ۴۶۹ میلادى پاپ گلاسیوس تصمیم گرفت به آن رنگ و بوى مسیحیت ببخشد و اعلام کرد که از حالا به بعد این جشن به افتخار سن ولنتاین برگزار خواهد شد. سن ولنتاین رومى جوانى بود که به دست امپراتور کلودیوس دوم کشته شد. گفته مى شود مرگ او به دلیل کنار نگذاشتن مسیحیت بود و در ۱۴ فوریه ۲۷۰ میلادى اتفاق افتاد. اما چرا سن ولنتاین کشته شد؟ در افسانه ها آمده که در قرن سوم پس از میلاد امپراتور کلادیوس دوم نمى خواست که هیچ یک از سربازانش عاشق کسى شوند و ازدواج کنند چرا که فکر مى کرد همسر و خانواده توجه سربازان را از وظیفه شان نسبت به او منحرف مى کند و گاهى اوقات باعث مى شود که مردان اصلا در جنگ شرکت نکنند. امپراتور به سربازان بیشترى نیاز داشت پس ازدواج کردن را غیر قانونى اعلام کرد و هرکس که مراسم عقد را برگزار مى کرد باید کشته مى شد. گفته مى شود سن ولنتاین از دستور منع ازدواج سرپیچى مى کرد و جوانان را در خفا به عقد هم درمى آورد، اما او را پیدا کردند و کشتند. داستان دیگرى مى گوید که مردى به نام ولنتاین به خاطر کمک به مسیحیان آزار دیده در زندان بود. ولنتاین زندانبان خود را به مسیحیت فراخواند و او و تمام خانواده اش را مسیحى کرد. زندانبان دختر نابینایى هم به نام جولیا داشت که ولنتاین به او دلبسته شد و البته بینایى او را هم شفا داد. اما پیروزى با عشق نبود. صبح روز اعدام، ولنتاین نامه اى به جولیا نوشت و آن را «از طرف ولنتاین تو» امضا کرد.
    در ایتالیا هم در قرون وسطى فستیوال بهاره اى برگزار مى شد که در آن جوانان مجرد در باغ ها جمع مى شدند و به شعر هاى عاشقانه و موسیقى گوش مى کردند. پس از آن دو به دو در باغ قدم مى زدند. در فرانسه هم همین رسم مدتى اجرا مى شد اما حسادت زیادى برمى انگیخت و مشکلاتى به وجود مى آورد که این رسم را از ادامه بازداشت. رسم کشیدن نام «ولنتاین» یا محبوب در انگلستان قرن ها ادامه داشت حتى وقتى که اشغال رومى ها به پایان رسید. مردان جوان در انگلستان نام تمام زنان جوان را روى تکه هاى کاغذ مى نوشتند، آنها را تا مى کردند و در کاسه اى مى ریختند. مردان جوان مى بایست با چشم بسته نامى را از کاسه بیرون مى کشیدند. نام دخترى بیرون مى آمد و به این معنا بود که دختر براى یک سال آینده «ولنتاین» او بود. همین فستیوال به گونه دیگرى هم برگزار مى شد: دو رومى جوان که توسط کشیش تبرک شده بودند شلاق چرمى از پوست بز به دست مى گرفتند و در خیابان ها مى دویدند. شلاق چرمى فبروا نامیده مى شد که کلمه لاتین آن فبرواتیو و معنى آن اهتزاز شلاق مقدس است. این کار براى تطهیر انجام مى شد. کلمه
    February که هم اکنون به کار مى بریم هم از همین ریشه است. آنها اعتقاد داشتند اگر این شلاق به زنى برخورد کند او بهتر مى تواند بچه به دنیا بیاورد. این موضوع باز هم بارورى را تداعى مى کند. براساس افسانه ها، آنها این کار را به افتخار فونوس ایزد جنگل و کشتزارها انجام مى دادند که شبیه به خداى یونانى، پن است. اکنون ماه فوریه براى اکثر ما برابر با بهار نیست و در خیلى جاها در این ماه روى زمین پوشیده از برف است. رومى ها جشن لوپرکالیا در روز چهاردهم و روز ولنتاین در پانزدهم فوریه را درهم آمیختند که هفت هفته پس از انقلاب زمستانى بود و پیشرفت زمستان به سوى بهار را نشان مى داد. در قرون وسطى فکر مى کردند پرندگان روز چهاردهم فوریه جفت انتخاب مى کنند بنابراین، این روز قرن ها به عنوان روز رسمى جفت یابى به شمار مى آمد. افسانه دیگر درباره روز ولنتاین نه به رومى ها بلکه مربوط به نروژى ها است. نروژى ها سن گالانتینى داشتند که به معنى «عاشق زن ها» است. در زبان انگلیسى «گ» نروژى مانند «و» تلفظ مى شود و صداى آن «ولنتاین» مى شود نروژى ها عقیده دارند سن گالانتین آنها بخشى از تاریخ روز سن  ولنتاین امروزى است. اما فرانسوى ها هم عقیده دارند کلمه ولنتاین از کلمه گالانتین مى آید که به معنى عشاق است.
    کلیساى کاتولیک روم تمام سعى خود را براى تحریم این فستیوال بارورى و همسریابى کرد. با این حال این رسم در جوامع باقى ماند، کلیسا هم از مبارزه با آن دست برداشت و تصمیم گرفت آن را به روز مقدس مسیحى براى سن ولنتاین بدل کند. بنابراین در سال
    ۱۶۶۰ چارلز دوم به طور رسمى روز ولنتاین را در جامعه انگلیس رواج داد. به همین دلیل انگلستان نخستین کشورى است که چاپ کارت تبریک به خصوص آنها که عشق، تحسین، دلباختگى و سایر احساسات را نشان مى دادند شروع کرد. روز سن ولنتاین ۱۶۲۹ از طریق پاک دینان به آمریکا رفت ولى در آنجا هم با مخالفت بعضى از بزرگان کلیسا مواجه شد. اما عشق پیروز شد و کلیسا نتوانست مانع عشق و احساسات شود. حدود یکصد سال گذشت تا نخستین کارت ولنتاین در آمریکا به وجود آمد. مارجرى بروز (از انگلستان) قدیمى ترین کارت ولنتاین شناخته شده را در سال ۱۴۷۷ به جان پاستون فرستاده است. براى ولنتاینى که زمانى به معنى «محبوب» بود و بعد نماینده «پیام عشق» شد. ساموئل پپیز در ۱۴ فوریه ۱۶۶۷ در دفتر خاطراتش شرح داده که یک جور ولنتاین از همسرش دریافت کرده است. ولنتاین او یک برگ کاغذ آبى بود که نام همسرش با حروف طلایى در آن نوشته شده بود و جد ولنتاین هاى بعدى به شمار مى رفت. اما خیلى طول کشید تا این رسم فراگیر شود. یکصد سال طول کشید که گذاشتن نامه عاشقانه ولنتاین در درگاهى خانه محبوب متداول شد. اگرچه کلیساى کاتولیک به خودى خود از ولنتاین به هیجان نیامد، اما این رسم به تدریج در کشور هاى کاتولیک رواج یافت. جاى تعجب است که ولنتاین ها به وسیله راهبه ها درست مى شد که یک قلب تورى و تزئین شده با نقاشى گل و طرح کوپیدون [در اساطیر رومى رب النوع عشق] یا فرد مذهبى مقدس دیگرى در وسط آن بود. هدایاى ولنتاین همیشه به صورت قلب هایى که امروز مى شناسیم نبودند. بیشتر آنها «پاکت هاى کاغذى» بودند و تا مى شدند. پست کردن آنها هم گران درمى آمد پس پاکت ها را تا مى کردند و با موم مهر مى کردند.

     

     

    دوستای خوبم   امروز بهترین روز دنیاست چون امروز دوستیها و محبتها پر رنگ تر می شود

    ومن این روز رو به  همه شما عزیزان تبریک می گم که پر محبت ترین ادمای دنیا هستین...

    و هدیه من به شما در این روز زیبا یه چیز می تونه باشه اونم این که لطف کنین روی این آدرس

    کلیک کنین تا شما رو به زیبایی های این روز مسافر کنه ....امید وارم که کار کنه منم شرمنده نشم

    فدای خوبی های همتون ....شما بهترین دوستای منید..........

     

     

     

     

     

     

     

     

    Happy valentine 

     

     

     



  • نویسنده: رامین رضایی(دوشنبه 85/11/23 ساعت 5:16 عصر)

  • گل نوشته های شما( )

  •   محرم ماه خون ماه شهادت
  • با تو چه بگویم ؟
                "شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل"
                   و تو ای چراغ راه ،
                      ای کشتی رهایی ،
             ای
    خونی که از آن نقطه صحرا ،
                 جاودان می تپی و می جوشی ،
                         و در بستر زمان جاری هستی ،
                                 و بر همه نسل ها می گذری ،
                    و هر زمین حاصلخیزی را سیراب خون می کنی ،
       و هر بذر شایسته را در زیر خاک می شکافی و می شکوفانی ،
              و هر نهال تشنه ای را به برگ و بار حیات و خرمی می نشانی ،
                   ای آموزگار بزرگ شهادت !
                                     برقی از آن نور را
                بر این شبستان سیاه و نومید ما بیفکن !
                                                      قطره ای از آن خون را
                                 در بستر خشکیده و نیم مرده ما جاری ساز !
                                                     و تفی از آتش آن صحرای آتش خیز را
                                                   به این زمستان سرد و فسرده ی ما ببخش !
                                                              ای که
    "مرگ سرخ" را برگزیدی
                                                         تا عاشقانت را از "مرگ سیاه" برهانی ،
                                                                                         تا با هر قطره خونت ،
                                                             ملتی را حیات بخشی و تاریخی را به تپش آری
                                                                           و کالبد مرده و فسرده عصری را گرم کنی ،
                                                                و بدان جوشش و خروش زندگی و عشق و امید دهی !
                                                                           ایمان ما ، ملت ما ، تاریخ فردای ما ، کالبد زمان ما ،
                                                                                                       " به تو و خون تو محتاج است " .

     

     



  • نویسنده: رامین رضایی(چهارشنبه 85/11/11 ساعت 11:42 صبح)

  • گل نوشته های شما( )

  •   نرگس تولدت مبارک
  •                                 

    تولد عزیز ترین کسم مبارک

    امیدوارم هزاران سال در کنار من زنده باشه

    اگه اون یک همچین روزی به دنیا نمیومد نمیدونم من الان باید چکار میکردم

    خیلی خوشحالم که اون به دنیا اومده و در کنارمه

    امیدوارم همیشه در کنارم بمونه

    ولی ازش نمیخوام که هیچ وقت تنهام نزاره

    فقط میخوام که هیچ وقت فراموشم نکنه

                                  



  • نویسنده: رامین رضایی(دوشنبه 85/11/2 ساعت 7:39 عصر)

  • گل نوشته های شما( )

  •   نرگس تولدت مبارک


  • نویسنده: رامین رضایی(دوشنبه 85/11/2 ساعت 7:35 عصر)

  • گل نوشته های شما( )

  •   قلب من برای تو


  • نویسنده: رامین رضایی(سه شنبه 85/10/19 ساعت 3:53 عصر)

  • گل نوشته های شما( )

  •    RSS 

  •   خانه

  •   شناسنامه

  •   ایمیل

  •  پارسی بلاگ



  • کل بازدید : 11084
    بازدید امروز : 3
    بازدید دیروز : 2
  •   مطالب بایگانی شده

  • زمستان 1386
    بهار 1386
    زمستان 1385
    پاییز 1385

  •   درباره من

  • زمستان 1385 - وجی وجی
    رامین رضایی
    تعریف نباشه میگن گلم

  •   لوگوی وبلاگ من

  • زمستان 1385 - وجی وجی

  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •   اوقات شرعی
  • اوقات شرعی


  •   وضعیت من در یاهو

  • یــــاهـو